خواســــــــــتمـــ خودمـــــو گولــــ بزنـــــــم ؛ همـــــــه ی خاطراتـــــــ ـمـ رو انـــداختمـــ یــــه گوشـــ ـ ـه ای و گفتـــمــــ : فرامـــــوشـــ ـ ـ ؛
یــــه چیزیــــــ تـــــه قلبــمــــ ـ ـ ـ خــــندیـــــد و گفتــــــ ـ ـ : " یادمــــــــــــ ــ ـ ــه " روی قبرم بنویسید کبوتر شد و رفت دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل دوری عشقتو باور کرده دل من خسته از این دست به دعاها بردن همه آرزوهام با رفتن تو مردن حالا من یه آرزو دارم تو سینه که دوباره چشم من تو رو ببینه واسه پیدا کردنت تن به دل صحرا می دم آخه تو رنگ چشات هیبت دنیا رو دیدم توی هفت تا آسمون تو تک ستاره منی بخدا ناز دو چشماتو به دنیا نمی دم غم دوری خیلی سختِ مخصوصاً اگه تو باشی مخصوصاً اگه بری تو دیگه پیش من نباشی می دونی که بی توموندن توی دنیا یه عذاب اگه تو یه روز نباشی زندگیم بی تو خراب * * * نزار اینجا من بمونم حیرون و خیلی پریشون مهربون برگرد تو پیشم دلمو انقدر نسوزون نگو که خبر نداری دارم از دوریت می میرم جای دستای قشنگت دستای غمو می گیرم * * * نمی تونم نمی تونم دیگه من بی تو بمونم به خدا سخته واسه من که دیگه تو رو نبینم بیا و منو رها کن از غمو غصه جدا کن بیا و بمون کنارم به دلم تو اعتنا کن * * * منمو دلی شکسته که به پات هنوز نشسته تویی و دوری چشمات بی تو بودن خیلی سخته غم دوریتو نمی شه یکمم تحملش کرد نمیشه طاقت بیارم توی دنیای پر از درد ماکه بودیم نبودیم کسی _کشت مارا غم بی هم نفسی ما که رفتیم همه یار شدند_ما که خفتیم همه بیدار شدند قدر آیـینه بدانید که هست_ نه آن لحظه که افتـاد شکسـت
دلـــم تنگــــه بـــَراشــــ
زیر باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است غم دل یا سم
آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
روز میلاد ، همان روز که عاشق شده بود
مرگ با لحظه ی میلاد برابر شد و رفت
او کسی بود که از غرق شدن می ترسید
عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت
هر غروب از دل خورشید گذر خواهد کرد
پسری ساده که یک روز کبوتر شد و رفت
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |