در این غزل به تو نزدیک تر شدن بد نیست بهاری و همه ی شهر بی قرار تواند به پای هر قدمت در به در شدن بد نیست دمی نمانده که خاکسترم خطاب کنند به هم بریز مرا،شعله ور شدن بد نیست پرنده ها به من آموختند عشق کجاست؟ همیشه هم،بشوی راهی سفر بد نیست! همین که نقش مقابل توئی،غزل زیباست تو را خیر بخوانند،شر شدن بد نیست! با خودم،با تو،با این فاصله می جنگم اگه کابوس اگه رویا اگه بیدارم تو رو تنها تورو تنها می بارم اگه خاکم اگه سنگم اگه دلتنگم با خودم با تو با این فاصله می جنگم اگه رودم با تو بودم به تو دل بستم من از این من،من از این تو ،از همه خستم اگه بغضم اگه گریه اگه می باری کی می دونه سر رو شونه کی می ذاری تب سرد و تب درد و من شبگردو کی می دونه کی می فهمه حال این منو گل و پرپر کن عزیزم چشامو تر کن منو باور کن عزیزم منو باور کن آی خدای نفسای منو سرگردون به همون روز تولد منو بر گردون ای خدای مهربون دلم گرفته با تو شعرام همگی رنگ بهاره باتو هیچ چیزی دلم کم نمی اره وقتی نیستی همه چی تیره و تاره کاش ببخشی خطاهامو تو دوباره اِی خدای مهربون دلم گرفته از این ابر نیمه جون دلم گرفته از زمین و آسمون دلم گرفته آخه اشکامو ببین دلم گرفته تو خطاهامو نبین دلم گرفته تو ببخش فقط همین دلم گرفته توی لحظه های من شیرین تری واسه عشق و عاشقی تو بهترینی کاش همیشه محرم دل تو باشم تو بزرگی اولین و آخرینی
اگه خاکم اگه سنگم اگه دلتنگم
من که به خاطر تو غرورمو شکوندم
من که به خاطر تو از همه کس گذشتم
واسه به تو رسیدن پا رو دلم گذاشتم
فراموشم نمی شه خاطره هات گذشته
گفتی بهم رسیدن هدیه سرنوشته
چه سر نوشت خوبی تنهام گذاشتی رفتی
رفتی واسه همیشه چه سرنوشت سختی
رفتی واسه همیشه رفتی سفر سلامت
دیدارمون بمونه بمونه تا قیامت
می خواستم یه روزی بعد سالها پرستوی سعادت رو ببینم
نمیخوام بیش از این رو صورت تو نشونی از غم و حسرت رو ببینم
یه دوست واقعی درِ یخچال رو باز می کنه و از خودش پذیرایی می کنه.
یه دوست معمولی هرگز گریه تو رو ندیده.
یه دوست واقعی شونه هاش از اشکای تو خیسه.
یه دوست معمولی اسم کوچیک پدر و مادر تو رو نمی دونه.
یه دوست واقعی اسم و شماره تلفن اونها رو تو دفترش داره.
یه دوست معمولی یه دسته گل واسه مهمونیت میاره.
یه دوست واقعی زودتر میاد تا تو آشپزی بهت کمک کنه و دیرتر می ره تا به کمکت همه جا رو جمع و جور کنه.
یه دوست معمولی متنفره از این که وقتی رفته که بخوابه بهش تلفن کنی.
یه دوست واقعی می پرسه چرا یه مدته طولانیه که زنگ نمی زنی؟
یه دوست معمولی ازت می خواد راجع به مشکلاتت باهاش حرف بزنی.
یه دوست واقعی می خواد مشکلاتت رو حل کنه.
یه دوست معمولی وقتی بینتون بحثی می شه دوستی رو تموم شده می دونه.
یه دوست واقعی بعد از یه دعوا هم بهت زنگ می زنه.
یه دوست معمولی همیشه ازت انتظار داره.
یه دوست واقعی می خواد که تو همیشه رو کمکش حساب کنی
و بالاخره:
یه دوست معمولی این حرف های منو می خونه و فراموش می کنه.
دلم بدجور شکست مثله غرورم
پر و بالم شکست وقتی تو رفتی
نمی تونم بگم خیلی صبورم
نمی تونم بگم خیلی صبورم
از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟
تک و تنها و بی صدا شکستم
یه عمره تنها نشستم پای دردام
پر و بال تو رو اینجا نبستم
نمی دونی چه حسی داره وقتی
بسوزی و بسازی و بمیری
تک و تنها بشینی پای عشق اما
نباشی حقتو از دل بگیری
منو دیدی ولی کاری نکردی
نگفتی این شکستن درد داره
مهم نیست آخرش بد میشه یا خوب
همیشه قصه یه نامرد داره قصه یه نامرد داره
آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی دلی رو که عمری به پات نشوندم
آره رفتی و شکستی ساده رفتی و شکستی
آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی منو که زندیگیمو پات سوزوندم
آره رفتی و شکستی آره رفتی و شکستی
از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟
تک و تنها و بی صدا شکستم
یه عمره تنها نشستم پای دردام
پر و بال تو رو اینجا نبستم
نمی دونی چه حسی داره وقتی
بسوزی و بسازی و بمیری
تک و تنها بشینی پای عشق اما
نباشی حقتو از دل بگیری
منو دیدی ولی کاری نکردی
نگفتی این شکستن درد داره
مهم نیست آخرش بد میشه یا خوب
همیشه قصه یه نامرد داره قصه یه نامرد داره
آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی دلی رو که عمری به پات نشوندم
آره رفتی و شکستی ساده رفتی و شکستی
آره رفتی و شکستی منو که عمری عاشق تو بودم
ساده رفتی و شکستی منو که زندیگیمو پات سوزوندم
آره رفتی و شکستی آره رفتی و شکستی
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |