• وبلاگ : عشق است و زندگي
  • يادداشت : شب غم
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    به او که فکر ميکنم احساس ميکنم مرده بودم! جسد بودم! و او روحي است که آمده و مرا تسخير کرده! و دگرباره جانم بخشيده! احساس ميکنم از اين زنده شدن دوباره، همهء وجودم غرقهء لذت است! احساس ميکنم همچون خون در زير پوستم در رگهايم جاريست! و با عبور بارها و بارهايش از دهليزهاي قلبم ، دگرباره و دگرباره زندگي را ، بودن را و دوست داشتن را بمن هديه ميکند، آه اي افسون ، اي معجزه، اي اکسيري از جهان اثيري آمده و در وجود مرده ام حلول کرده، اکنون شکفتن گل را تجربه ميکنم ، لذت بهار را ، و بگونه ايي رستاخيز را..... (حرف هاي تنهايي.... سايه روشن)